اقتصاد مقاومتی، جدیدترین اصطلاحی است که توسط رهبر معظم انقلاب، وارد ادبیات انقلاب اسلامی گردیده است.
همزمان با تحریم های غرب علیه کشورمان، بحران اقتصادی غرب هم وضعیتی شبیه وضعیت ما برای مردمش به وجود آورده است.
غرب برای مبارزه با این بحران، ریاضت اقتصادی را در پیش گرفته و ما اقتصاد مقاومتی را. مقایسه این دو روش نادرست است.غرب سالهاست که بنیان اقتصاد خویش را بر تولید و مصرف بی رویه نهاده است و حالا که مصرف کنندگان، خود تولید کننده شده اند دیگر عرصه بر کشورهای صنعتی تنگ شده و این حلقه روز به روز تنگتر می شود. اما کشور ما فقط یک مصرف کننده بود و سالهاست که فرهنگ مصرف زدگی در میان ما ترویج می شد و باورمان شده بود که نمی توانیم بسازیم، اینک هم هم به خودباوری رسیدیم و هم فرهنگ مصرف را مدیریت می کنیم و هم به ارمان بلند عدالت می اندیشیم و لذا هر روز یک قدم به اوج قله نزدیکتر می شویم. پس چگونه می توان وضعیت ما را با بحران غرب یکسان دانست؟ این حقیقت در تمثیل حکیمانه رهبر معظم انقلاب به درستی بیان شده است:
مشکلات ما مثل مشکلات یک گروه کوهنورد است که دارد در راهى حرکت میکند. راه سختى است و البته مشکلاتى دارد؛ گاهى آب میخواهند، گاهى غذا میخواهند، گاهى مشکلات دارند، گاهى به یک مانعى برخورد میکنند؛ اما دارند طرف بالا میروند. مشکلات ما از این قبیل است. مشکلات اروپائىها مثل اتوبوسى است که زیر بهمن گیر کرده. سالها خود آنها بدون اینکه بدانند، مقدمات این مشکل را فراهم کردند. این فاصلههاى طبقاتى، این غلبهى سازوکار ربا در مسائل مادى، این تقویت زورمندان مادى، این نفوذپذیرى از صهیونیستهاى پولپرست و مالپرست، آنها را دچار مشکلاتى کرده؛ این بهمنى است که روى سرشان افتاده. بنابراین مشکلات آنها با مشکلات ما خیلى متفاوت است. این هم یک واقعیت است.[1]
باید به ملت ایران مژده داد که: اندکی صبر، سحر نزدیک است.